درباره الی

کلا فیلم ایرانی نمیبینم، خیلی وقته، بعضی وقتها هم که گول زرق و برق یه فیلمو خوردم (بازیگرها یا کارگردان خوب) ونشستم پای دیدن فیلم،یا وسطای فیلم خوابم برده یا زدم بیرون از سینما،بعضی وقتها هم که مجبور بودم به خاطر همراهی با یه دوست تا آخر فیلم بشینم،تا چند روز اخلاقم میشه گه مرغی و گیر میدم به کل عالم و آدم که مثلا ما چیمون درسته که سینمامون درست باشه،که مملکتی که چارتا آخوند و یه کوتوله تقلبی اونو میچرخونن سینماش از این بهتر نمیشه،وهزار کسشر دیگه که فقط از این کله به قول اونوریها ایده آلیستم میاد بیرون.منی که فیلمهای کیشلوفسکی و تارکفسکی و گدار و تروفو و بونویل و کاستاریکا و کوروساوا و اوزو و ...هم دیگه اغنام نمیکنه،چه برسه به این فیلمهای دوزاری،چطور میتونم برم فیلمهای مزخرف و مبتذلی مثل اخراجیها رو ببینم،حالا ۷ میلیاردم فروخته باشه، و در بهترین حالت تا آخر فیلم رو صندلی بشینم؟نمیدونم اشکال از منه یا اون مردمی که ۷ میلیارد و ریختن سطل آشغال، اما هر چی هست میدونم که این سینما رو نمیتونم دوست داشته باشم. 
این اواخر همه اجزای این روزمرگیهامو که بقیه بهش میگن زندگی،این درگیری ایده آل گرایانه تحت تاثیر قرار میده،از ساده ترین چیزا مثل انتخاب لباس گرفته تا کتابی که قراره بخونم یا موسیقی که قراره بشنوم.بگذریم.همه این اراجیفو سر هم کردم که بگم بعد از مدتها رفتمو یه فیلمی دیدم که نه تنها از سالن سینما نزدم بیرون،بلکه دو مرتبه پشت سر هم دیدمش(واسه من که کلا در بهترین حالت یه فیلمو یه بار بیشتر نمیبینم رکوردی هست)،"درباره الی".فیلم قشنگیه،مخصوصا صحنه ای که الی غرق میشه خیلی قوی کارگردانی شده،بازیها به خصوص شهاب حسینی عالیه،بچه های فیلم خیلی طبیعی بازی میکنن،فیلمنامه خیلی قرص و محکمه،فیلمبرداری و حرکات دوربین روی دست عالیه و ...فقط باید اونو دید.

از خون جوانان وطن

قاصدک
ابرهای همه عالم، شب و روز
در دلم میگریند